● المپیک و دیگر هیچ!
امروز که افتتاحیه وصله پینه شده المپیک رو از صدا و سیمای ملی (!!!) میدیدم، همهاش به یاد اون سالی بودم که مشتاقانه و با علاقه و پیگیر، رقابتهای المپیک رو دنبال میکردم، المپیک 1996 آتلانتا. اون سال به لطف پخش مستقیم افتتاحیه و رقابتها از تلویزیونهای کشورهای مسلمان حاشیه خلیج فارس، دنبال کردن رخداد بزرگی مثل المپیک، بدون سانسور و بدون مسخره بازی، لذت خاصی داشت. بیچاره مسئولین صدا و سیمای ما حتی رژه تیم خودمون رو هم با کلی ترس و لرز پخش کردند که مبادا حضور دختران متبرجِ دامن کوتاه در اطراف زمین، باعث کدورت خاطر آقایان بشه و فردا پس فردا بیان و فریاد وا اسلاما سر بدن!
نشون دادن خانومهای ورزشکاری که مشعل المپیک رو حمل میکردن، در حالی که شورت ورزشی پوشیده بودن، دیگه نور علی نور بود! اون هم در شرایطی که حضور زنان محجبه تیم ما هم مذموم شمرده میشه:
خدا آخر و عاقبت صدا و سیما رو به خیر کنه با این خبط بزرگی که کرده!
به جز کشور ما که تافته جدا بافتهس و اصولاً چنین ورزشهای پر از لهو و لهبی رو به رسمیت نمیشناسه، از امروز به مدت چند روز، همه جا صحبت از المپیک و بازیها و پیشبینیها ست و داغترین خبرها حول و حوش این رقابتهاست. ما هم که کلاً در حاشیه هستیم. به نظر من المپیک یعنی دو و میدانی، شنا و ژیمناستیک که بحمدالله و المنة ما تو هیچ کدومش حرفی برای گفتن نداریم! به هر حال، هر چند هیچ احساس خاصی ندارم ولی امیدوارم ورزشکارای ایرانی هم موفق باشن.
عکسهایی از مراسم افتتاحییه المپیک پکن
عکس دوم از اینجا
پ.ن: راستی یادم رفت بگم! مراسم افتتاحیه فوقالعاده بود! (همون تیکههای کمی هم که دیدیم اینو ثابت میکرد!). چه میکنن این چینیها!