● لیلة الرغائب
دیشب لیلة الرغائب بود، اولین شب جمعه ماه رجب. دوستی با اس ام اس یادآوری کرده و پرسیده بود که آیا نمیخواهم در این شب، دعایی، عبادتی، کاری انجام بدهم؟
به نظر من یکی از لذتبخشترین کارها، عبادت است. آرامشی را که به انسان میدهد قابل مقایسه با هیچ آرامشی نیست و چه چیزی بهتر از آرامش است در این روزگار سخت و ناآرام؟ ولی فکر میکنید کدام عبادت میتواند چنین تأثیری در زندگی و روح و روان انسان داشته باشد؟ من فکر میکنم برای عبادت (آن هم از نوع مستحبیاش) باید شرایط و پیشزمینههایی داشت. خم و راست شدن و گفتن یک سری دعاهای عربی که گاه حتی معانیش را نیز نمیدانم و روزه گرفتنهایی که جز گرسنگی و تشنگی برایم چیزی ندارد، چه سودی میتواند داشته باشد؟ وقتی من حتی عبادتی را که واجب است (مثل نمازهای روزانه) بدون حضور قلب و فقط و فقط برای رفع تکلیف انجام میدهم و نمازم در من این آمادگی را ایجاد نمیکند که از گناه دوری جویم، درست است به جای اینکه این را اصلاح کنم بروم به سراغ عبادات مستحب؟! وقتی من به راحتی دروغ میگویم، گناه بسیار بزرگی که اگر قبح و زشتیاش بیشتر از زنا و مشروبخواری نباشد، قطعاً کمتر هم نیست، و خیلی هم خوشحالم که دروغ گفتهام، دیگر عبادت و خلوت کردن با خدا معنایی هم دارد؟! (تلفن زنگ میزند، کسی با همکارمان کار دارد، او میگوید بگو نیست، به دروغ میگوییم نیست!، جایی هستیم به دروغ به خانوادهمان میگوییم جای دیگری هستیم!، کسی مبلغی پول از ما میخواهد به دروغ میگوییم نداریم و ... . باور کنید اینها گناهان کوچکی نیستند که ما اینقدر حقیر میشماریمشان!)
غیبت میکنیم، تهمت میزنیم، در زندگی دیگران و حریم خصوصیشان تجسس میکنیم، چه بسیار دلهایی که به راحتی میشکنیم، چه بسیار چیزهایی که باید چشم بر دیدنشان ببندیم و میبینیم، ریا میکنیم، منت میگذاریم، فخر میفروشیم، از کارمان میدزدیم و خیلی کارهای زشت دیگر که حتی نام بردنشان هم شرم دارد، آن وقت میخواهیم با یک نماز لیلة الرغائب همه چیز را پاک کنیم؟! آیا این امکانپذیر است؟!
شاید انجام عباداتی که به مناسبتهای مختلف روایت شدهاند خیلی خوب باشند ولی خودشناسی و در نتیجهی آن، خودسازی از هر عبادتی بهتر است. اگر من خودم را طوری تربیت کنم که دروغ نگویم بهتر است یا نمازی را بخوانم که هیچ تأثیر تربیتیای روی روح و روان من ندارد و فقط من را به عبادتم مغرور میکند (!!!)؟ وقتی خود را به درستی تربیت کردیم آنگاه زمان آن میرسد که عباداتی را انجام دهیم که روحمان را جلا میدهند. کداممان اینگونهایم؟!
به نظر من یکی از لذتبخشترین کارها، عبادت است. آرامشی را که به انسان میدهد قابل مقایسه با هیچ آرامشی نیست و چه چیزی بهتر از آرامش است در این روزگار سخت و ناآرام؟ ولی فکر میکنید کدام عبادت میتواند چنین تأثیری در زندگی و روح و روان انسان داشته باشد؟ من فکر میکنم برای عبادت (آن هم از نوع مستحبیاش) باید شرایط و پیشزمینههایی داشت. خم و راست شدن و گفتن یک سری دعاهای عربی که گاه حتی معانیش را نیز نمیدانم و روزه گرفتنهایی که جز گرسنگی و تشنگی برایم چیزی ندارد، چه سودی میتواند داشته باشد؟ وقتی من حتی عبادتی را که واجب است (مثل نمازهای روزانه) بدون حضور قلب و فقط و فقط برای رفع تکلیف انجام میدهم و نمازم در من این آمادگی را ایجاد نمیکند که از گناه دوری جویم، درست است به جای اینکه این را اصلاح کنم بروم به سراغ عبادات مستحب؟! وقتی من به راحتی دروغ میگویم، گناه بسیار بزرگی که اگر قبح و زشتیاش بیشتر از زنا و مشروبخواری نباشد، قطعاً کمتر هم نیست، و خیلی هم خوشحالم که دروغ گفتهام، دیگر عبادت و خلوت کردن با خدا معنایی هم دارد؟! (تلفن زنگ میزند، کسی با همکارمان کار دارد، او میگوید بگو نیست، به دروغ میگوییم نیست!، جایی هستیم به دروغ به خانوادهمان میگوییم جای دیگری هستیم!، کسی مبلغی پول از ما میخواهد به دروغ میگوییم نداریم و ... . باور کنید اینها گناهان کوچکی نیستند که ما اینقدر حقیر میشماریمشان!)
غیبت میکنیم، تهمت میزنیم، در زندگی دیگران و حریم خصوصیشان تجسس میکنیم، چه بسیار دلهایی که به راحتی میشکنیم، چه بسیار چیزهایی که باید چشم بر دیدنشان ببندیم و میبینیم، ریا میکنیم، منت میگذاریم، فخر میفروشیم، از کارمان میدزدیم و خیلی کارهای زشت دیگر که حتی نام بردنشان هم شرم دارد، آن وقت میخواهیم با یک نماز لیلة الرغائب همه چیز را پاک کنیم؟! آیا این امکانپذیر است؟!
شاید انجام عباداتی که به مناسبتهای مختلف روایت شدهاند خیلی خوب باشند ولی خودشناسی و در نتیجهی آن، خودسازی از هر عبادتی بهتر است. اگر من خودم را طوری تربیت کنم که دروغ نگویم بهتر است یا نمازی را بخوانم که هیچ تأثیر تربیتیای روی روح و روان من ندارد و فقط من را به عبادتم مغرور میکند (!!!)؟ وقتی خود را به درستی تربیت کردیم آنگاه زمان آن میرسد که عباداتی را انجام دهیم که روحمان را جلا میدهند. کداممان اینگونهایم؟!