● مستی هم درد منو دیگه دوا نمیکنه!
همه این چیزا نمیتونه اتفاقی باشه! حداقل با منطق من اینطوری جور درنمیاد. خدا به راههای مختلف بهم هشدار داد (میده) اما کو اراده؟! کو گوش شنوا؟! کو ذرهای عمل؟!
إنا هَدَیناهُ السَبیل إمّا کافراً إمّا شَکورا
چقدر دورم از این معنی! چقدر دورم از معشوق! چقدر دلم تاریکه! چکار کنم با این ظلمات دل؟! کجا برم از وحشت این ظلمت؟!
این غم سنگین امانمو بریده. خدایا منو باز بپذیر ...
إنا هَدَیناهُ السَبیل إمّا کافراً إمّا شَکورا
چقدر دورم از این معنی! چقدر دورم از معشوق! چقدر دلم تاریکه! چکار کنم با این ظلمات دل؟! کجا برم از وحشت این ظلمت؟!
این غم سنگین امانمو بریده. خدایا منو باز بپذیر ...
Labels: شخصی