● تاکسی سواری و معضلات آن!
در حالیکه مجلس و دولت هنوز در مورد نرخ بنزین و نحوه توزیع آن اندر خم یک کوچه اند و هر کس از راه می رسد می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند، کرایه های تاکسی روز به روز و بدون هیچ قانون و ضابطه مشخصی، سیر صعودی دارند!
از آنجا که از ابتدای سال جاری تا کنون هیچ نرخ مشخصی برای مسیرهای مختلف تعیین نشده است، راننده های محترم، خودشان نرخ جدید را تعیین می کنند که بسته به انصاف نداشته شان از پنجاه تومان به بالاست! اگر مسافری هم حاضر نشد این مبالغ را بپردازد، مجبوریم درگیری و فحش و ناسزا و هزار جور حرف بی ربطی را که بین راننده و مسافر مذکور رد و بدل می شود، ببینیم و بشنویم و تحمل کنیم!
جالب اینجاست که بعضی از آنها حتی حاضر نیستند بقیه پول ات را بدهند! یا می گویند پول خرد ندارم و یا اصلاً به روی مبارک نمی آورند! مثلاً همین خطی های اکباتان _ ونک. اول کرایه 450 تومانی را به 475 تومان تغییر دادند، بعد هم چون هیچکدام عمراً سکه 25 تومانی نداشتند (!!)، همان 500 تومان را گرفتند! هیچ کس هم حاضر نیست به خاطر 25 تومانِ ناقابل حرفی بزند و احتمالاً لیچاری بشنود! آن هم بعد از مدتها در صف ایستادن و منتظر تاکسی بودن!
برخورد نامناسب، شرایط بسیار ناایمن خودروها، بوی نامطبوعی که اکثراً در خودروهای مسافرکش استشمام می شود، رانندگی وحشتناک و هزار و یک مورد دیگر، مشکلاتی هستند که وجود دارند ولی هرگز حتی گامی در جهت رفع آنها برداشته نمی شود. معلوم نیست منِ مسافر که به هر دلیلی مجبور به استفاده از وسایل نقلیه عمومی هستم، تکلیفم چیست!!! آیا در مقابل هزینه ای که می کنم، توقعِ داشتنِ کمترینها حق من نیست؟!
حالا آقایان بنشینند سر آنچه نمی دانند با هم بحث کنند! بروند حق های عجیب و غریب بگیرند و حواله ملت دهند! پشت سر هم آزمایش و خطا کنند و راهِ رفته ی شکست خورده را از نو بپیمایند! بروید همه این کارها را بکنید، بعد بیایید مرد و مردانه و رو راست به منِ شهروند بگویید چه حقوقی دارم؟! آیا اصولاً من حقی هم دارم؟!!!
از آنجا که از ابتدای سال جاری تا کنون هیچ نرخ مشخصی برای مسیرهای مختلف تعیین نشده است، راننده های محترم، خودشان نرخ جدید را تعیین می کنند که بسته به انصاف نداشته شان از پنجاه تومان به بالاست! اگر مسافری هم حاضر نشد این مبالغ را بپردازد، مجبوریم درگیری و فحش و ناسزا و هزار جور حرف بی ربطی را که بین راننده و مسافر مذکور رد و بدل می شود، ببینیم و بشنویم و تحمل کنیم!
جالب اینجاست که بعضی از آنها حتی حاضر نیستند بقیه پول ات را بدهند! یا می گویند پول خرد ندارم و یا اصلاً به روی مبارک نمی آورند! مثلاً همین خطی های اکباتان _ ونک. اول کرایه 450 تومانی را به 475 تومان تغییر دادند، بعد هم چون هیچکدام عمراً سکه 25 تومانی نداشتند (!!)، همان 500 تومان را گرفتند! هیچ کس هم حاضر نیست به خاطر 25 تومانِ ناقابل حرفی بزند و احتمالاً لیچاری بشنود! آن هم بعد از مدتها در صف ایستادن و منتظر تاکسی بودن!
برخورد نامناسب، شرایط بسیار ناایمن خودروها، بوی نامطبوعی که اکثراً در خودروهای مسافرکش استشمام می شود، رانندگی وحشتناک و هزار و یک مورد دیگر، مشکلاتی هستند که وجود دارند ولی هرگز حتی گامی در جهت رفع آنها برداشته نمی شود. معلوم نیست منِ مسافر که به هر دلیلی مجبور به استفاده از وسایل نقلیه عمومی هستم، تکلیفم چیست!!! آیا در مقابل هزینه ای که می کنم، توقعِ داشتنِ کمترینها حق من نیست؟!
حالا آقایان بنشینند سر آنچه نمی دانند با هم بحث کنند! بروند حق های عجیب و غریب بگیرند و حواله ملت دهند! پشت سر هم آزمایش و خطا کنند و راهِ رفته ی شکست خورده را از نو بپیمایند! بروید همه این کارها را بکنید، بعد بیایید مرد و مردانه و رو راست به منِ شهروند بگویید چه حقوقی دارم؟! آیا اصولاً من حقی هم دارم؟!!!