● چند روز پر ماجرا
گاهی حس می کنم ظرفیتم خیلی کم است! انگار نمی توانم چندین اتفاق یا خبر را با هم هضم کنم! می دانم که این ضعف بزرگ ناشی از حساسیت زیاد است! هر اتفاقی یک گوشه از ذهنم را به شدت درگیر می کند و مشکل زمانی بیشتر است که همه چیز درونی می شود! ظاهر همان است که بود، تشویشها درونی است!
تعطیلی دوشنبه را به جمعه چسباندم تا بلکه بتوانم برای پایان نامه کاری از پیش ببرم. دو روز اول بد نبود. اصل مقاله ام را با هزار دردسر آماده کردم و فرستادم برای سمینار فرآیندهای تصادفی. فصل اول هم با اینکه تقریباً آماده بود ولی یک روز کامل وقتم را گرفت تا سر و سامانش بدهم و بفرستم برای استاد. تنها کارهای مفیدم همین ها بود. از بعد از ظهر سه شنبه، هجوم اتفاقها، ماجراها و خبرها شروع شد! الان تنها حسی که دارم، احساس کلافه گی و درماندگی است! وقتی می بینم که چقدر کار انجام نشده دارم، حالم بد می شود. لامذهب بد جوری وقت گیر است! مستأصل شده ام!
نگرانم، خیلی زیاد. برای همه آنهایی که این روزها ذهنم را مشغول کرده اند. برای خودم. برای آینده ای که مبهم است.
پی نوشت:
_ وقتی کارت، درس ات، رابطه هایت، دوستیهایت و هر آنچه می کنی، همه و همه، تو را گام به گام به سوی پرتگاه سقوط هدایت می کنند، دیگر چه اصراری است بر ادامه آنها؟!!! ...
می دانم. این ها همه بهانه است! تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!
_ از خودم می ترسم!
_ روح زنگار گرفته، سوهان می خواهد.
تعطیلی دوشنبه را به جمعه چسباندم تا بلکه بتوانم برای پایان نامه کاری از پیش ببرم. دو روز اول بد نبود. اصل مقاله ام را با هزار دردسر آماده کردم و فرستادم برای سمینار فرآیندهای تصادفی. فصل اول هم با اینکه تقریباً آماده بود ولی یک روز کامل وقتم را گرفت تا سر و سامانش بدهم و بفرستم برای استاد. تنها کارهای مفیدم همین ها بود. از بعد از ظهر سه شنبه، هجوم اتفاقها، ماجراها و خبرها شروع شد! الان تنها حسی که دارم، احساس کلافه گی و درماندگی است! وقتی می بینم که چقدر کار انجام نشده دارم، حالم بد می شود. لامذهب بد جوری وقت گیر است! مستأصل شده ام!
نگرانم، خیلی زیاد. برای همه آنهایی که این روزها ذهنم را مشغول کرده اند. برای خودم. برای آینده ای که مبهم است.
پی نوشت:
_ وقتی کارت، درس ات، رابطه هایت، دوستیهایت و هر آنچه می کنی، همه و همه، تو را گام به گام به سوی پرتگاه سقوط هدایت می کنند، دیگر چه اصراری است بر ادامه آنها؟!!! ...
می دانم. این ها همه بهانه است! تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!
_ از خودم می ترسم!
_ روح زنگار گرفته، سوهان می خواهد.