● ماجراهای من و فرآیند!

بعد از این همه مدت و رخ دادن یک عالم اتفاقهای مختلف، نمی دانم از کجا شروع کنم! خب! بگذارید اول از آخر بگویم. شاید مثبت ترین و در عین حال کسل کننده ترین ماجرای این چند وقت، شرکت در ششمین سمینار احتمال و فرآیند های تصادفی بود که محل برگزاری آن دانشگاه مازندران واقع در شهر بابلسر بود.


من که از اول نمی دانستم ولی بعداً دیدم که بله! شرکت کنند گان در این سمینار دانشجویان و یا دارند گان مدرک کارشناسی ارشد به بالا هستند! من هم که همینطوری مقاله ای داده بودم و پذیرفته شده بود. آن هم سه ماه پیش! اتفاقهای مختلف و کمبود وقت و بیماری ام هم مزید بر علت شده بود تا من بدون هیچ گونه آمادگی راهی سمینار شوم! شاید باور نکنید ولی من حتی یک پرینت هم از مقاله ای که باید ارائه می کردم، همراه خود نبرده بودم! خدایی آدمی منگ تر از من دیده بودید تا حالا؟! خلاصه با هزار دردسر و مصیبت پوستر هایم را آماده کردم. خدا رحمت کند پدر و مادر کسی را که اینترنت را اختراع کرد! این هم عکس مقاله من که به صورت پوستر ارائه شد!


من فکر می کردم ملت حال و حوصله ندارند که بیایند در مورد مقاله ای که به صورت پوستر ارائه شده، سؤال بپرسند. ولی در مدت یک ساعت و نیمی که پوستر من روی پانل بود، زبانم مو درآورد بس که توضیح دادم و سؤال جواب دادم و ایمیل رد و بدل کردم! اوف! یکی نبود به این ها بگوید بی خیال بابا! خیلی مسئله را جدی گرفتید!


خلاصه هر طوری که بود تمام شد و رفت که به خاطره ها بپیوندد. شرکت در این سمینار از لحاظ درسی، کاری و چیزهای دیگر جنبه های مثبت زیادی برایم داشت ولی تنهایی خیلی اذیتم کرد. اولین تجربه تنها سفر کردن. چیزی که باید به آن عادت کنم!

پ .ن : این قرص ها عجب اثرات معجزه آسایی دارند! بی خیالم می کنند و خواب آلود. دنیای جالبی است دنیای بی تفاوتی!

Labels:

+ | Balatarin Delicious Twitter FriendFeed | | 0 خاطره