● بارانِ دودی!
روزهای پایانی سال را دوست ندارم. شلوغی و رفت و آمد و سر و صدایش کلافهام میکند. دیروز 33 دقیقه تأخیر خوردم، امروز هم 24 دقیقه! توبیخ نشوم شانس آوردهام! کار هم که شده قوز بالا قوز! آقایان نشستهاند و هی چپ و راست دستور صادر میکنند که کارها باید تا دوازدهم تمام شود ( نتیجهاش را برای تصمیمات صد تا یک غاز * مملکتیشان میخواهند!). این است که ما فردا هم که همه ملت خانهاند باید برویم سر کار!!!
همین چیزهاست که نمیگذارد از این هوای زیبا و دوست داشتنی اسفند ماه حظ کافی ببریم! در تهران که نمیشود لذت برد. اگر در جاهای دیگر میشود، آن را از دست ندهید. برای خرید کردن و کارهای دیگر همیشه وقت هست!
* در مواقع ضروری میشود ضرب المثلها را اندکی تغییر داد! البته با اجازه بزرگترها ؛-))