● سفرنامه یونان - 2

تا اونجایی که من می‌دونم مهم‌ترین منبع درآمد یونان صنعت توریسمه. به همین خاطر بروشورها و کتابچه‌های مختلف و نقشه‌های فراوون از خود شهر و مراکز خرید شهر آتن توسط سازمان ملی گردشگری یونان تهیه شده و به صورت مجانی در اختیار کلیه هتلها و مسافرها قرار گرفته. قیمت تورهای مختلفی که وجود داشت از 40 یورو به بالا بود که خب حداقل برای ما ایرانی‌ها پول کمی نبود. ما تصمیم گرفتیم با یکی از تورها شروع کنیم. تور Athens By Night. مبلغ تور 60 یورو و مدت اون حدود 4 ساعت در بعد از ظهر بود.
در شرح برنامه این تور بازدید از همه نقاط دیدنی شهر به اضافه شام و رقص سنتی یونان بود که خب خیلی جالب به نظر میومد. با یه مینی بوس از هتل حرکت کردیم و توی مسیر مسافرای دیگه هم از بقیه هتلها سوار شدن. یه تور لیدر هم اومد که مثلاً توضیح بده. اول ما رو بردن یه بندری به اسم Piraeus که ظاهراً از 2500 سال پیش مهمترین بندر تجاری آتن بوده. بندر پر بود از کشتی‌ها و قایق‌های خوشگل روی خلیج آبی رنگ زیبا و آسمان آبی تمیز. نامردا یه لحظه توقف نکردن که ما حداق چهار تا عکس بگیریم. بعدش فهمیدیم که بله! اینا میخوان همه جاهایی رو که نوشته بود توی این تور هست از توی مینی بوس بهمون نشون بدن! تنها جایی که فقط پنج دقیقه وایسادن Panathinaiko Stadium بود که همون قدیمی‌ترین استادیوم المپیک هستش.

استادیوم المپیک

بعد از اون بردنمون به یه رستوران سنتی برای شام و رقص سنتی. توی رستوران چند تا از خواهرا و برادرا با لباس سنتی یونان باستان می‌رقصیدن و یه گروه هم موسیقی‌شو می‌نواختن و می‌خوندن. رقص سنتی‌شون بسیار زیبا بود که چیزی بود تو مایه‌های رقص‌های منطقه آذربایجان خودمون. در حین مراسم شام رو هم آوردن. البته پول نوشیدنی با خودمون بود! شام مزخرف! برنج نپخته با مرغ بدمزه! من که هیچی‌شو نتونستم بخورم! بعدش هم یکی از خواهرا به صورت نیمه لخت تشریف آوردن برای اجرای رقص عربی (!!!) و مجلس داشت کم کم مجلس لهو و لعب می‌شد که عمه محترم فرمودن که تشریف ببریم! بنابراین مجبور شدیم نصفه شبی خودمون تنهایی برگردیم هتل! خسته و کوفته و وامونده و ناراضی! خداییش برنامه‌یی که تور داشت با اونهمه پولی که گرفت اصلاً جور درنمیومد و یه کلاهبرداری بزرگ بود! اکیداً توصیه می‌کنم اگه رفتید یونان همه جا رو خودتون برید ببینید. هم بهتر می‌بینید و هم هزینه پایین‌تری داره.

اجرای موسیقی فولکلور و رقص سنتی

فردای اون روز رو برای یه تور دیگه‌ش به اسم One Day 3 Island Cruise که یه سفر دریایی به سه تا از جزایر خلیج Saronic بود، ثبت نام کرده بودیم و صبح زود باید بیدار می‌شدیم. قیمت این یکی توره 98 یورو بود با ناهار.
با اتوبوس از دم هتل تا محل سوار شدن به کشتی بردنمون. بعد از حرکت کشتی دو ساعت طول می‌کشید تا به اولین جزیره برسیم. هوا به شدت گرم و آفتابی و ملت آفتاب ندیده دنیا هم از فرصت استفاده کردن و رفتن حمام آفتاب! البته به جز آسیایی‌ها. چون من ندیدم از بین اونهمه چینی، ژاپنی که اونجا بود کسی لخت بشه و بره آفتاب بگیره.

کشتی کوچکی که ما مسافرش بودیم!

عکسای بالا و پایین: ملت در حال آفتابگیری!
آبهای نیلگون و زلال مدیترانه

اولین جزیره اسمش جزیره Poros بود. جزیره‌ای کوچک ولی بسیار زیبا و دوست داشتنی با معماری منحصر به فرد. توقف توی این جزیره 50 دقیقه بود. توی جزیره علاوه بر مغازه‌های صنایع دستی، یه کلیسا هم دیدیم (توی همه جزایر و کلاً همه جا کلیسا وجود داشت بس که اینا مذهبی بودن!). مقدار معتنابهی هم الاغ و قاطر و اسب وجود داشت برای حمل ونقل!

دورنمای جزیره

هم توی شهر آتن و هم توی جزایر همه کافه‌ها و رستوران‌ها میز و صندلی‌هاشونو بیرون چیده بودن! چیزی که توی ایران خیلی مرسوم نیست.

مجسمه‌ها و صنایع دستی با قیمت‌های نجومی!

تورهای ماهیگیری و ماهیگیران!

بلافاصله بعد از سوار شدن به کشتی ناهار سرو شد. اولش سالاد با ماهی دادن. بعدش هم دو نوع غذا داشتن: یکی گوشت خوک و دیگری سبزیجات! بعد که سبزیجات رو آوردن فهمیدیم همون دلمه خودمونه. بد نبود مزه‌ش. قابل تحمل بود. بعدش هم یه دسر خوشمزه دادن. کیک بستنی. کلاً کار پذیرایی از اینهمه مسافر خیلی منظم و سریع انجام شد. بعد از ناهار هم یه خورده برا خودشون زدن و خوندن و رقصیدن.

سالاد و ماهی. رغبتم نشد ماهی بخورم. خام بود فکر کنم!

سیب زمینی و دلمه گوجه فرنگی

یک و نیم ساعت بعد به جزیره دوم یعنی جزیره Hydra رسیدیم. توقف کوتاه 40 دقیقه‌ای داشتیم. ما فقط رسیدیم یه خورده خرید کنیم. گرما داشت دیگه بیداد می‌کرد. بی‌حال شده بودیم تقریباً! خودم و عمه خانم رو عرض می‌کنم البته! بقیه که ماشاء الله شارژ شارژ! انگار نه انگار که اینقدر گرمه!

دورنمای جزیره دوم

معماری جزیره‌ها برام جالب بود. مثل فیلمهای قدیمی اروپایی

بزرگترین و سومین جزیره، جزیره Aegina بود. اینجا 25 یورو می‌گرفتن و می‌بردن برای دیدن مثلاً آثار باستانی جزیره. ما نرفتیم البته. اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها هم نرفتن چون این جزیره برخلاف او دوتای قبلی ساحل داشت و می‌تونستن شنا کنن و حسابی حالشو ببرن ;) فقط فکر کنم همون چینی ژاپنی‌ها رفتن. فکر کنم حدود دو ساعت هم توی این یکی جزیره موندیم. ما که فقط گرما خوردیم و البته یه کم عکاسی کردیم و دیگر هیچ.

ملت در حال ِ حال و حول!

هتل پلازا!

کلیسای جزیره، بیرون و داخل

آماده شدن برای بازگشت به آتن

این یکی تور بر خلاف قبلی تور خوبی بود و خوش گذشت. این یکی رو حتماً باید با تورهای خودشون برید چون خودتون نمی‌تونید تنهایی برید. توی راه برگشت باز اینا برای خودشون شو راه انداختن. نمایش و رقص و خنده. بنده هم به رقص دعوت شدم که البته نرفتم! آقاهه، یعنی اون رقاصه که لباس سنتی پوشیده بود و می‌رقصید، مست مست بود! که البته به من گفتن مسته چون من خودم خنگم کلاً تو این چیزا! D: آشنایی و صحبت کردن با مردم از اقوام و ملیتهای مختلف در یک سفر مشترک واقعاً تجربه منحصر به فردی بود. جالب اینجا بود که همه اونا ایران رو می‌شناختن و اعتراف می‌کردن که ایران کشور بسیار زیباییه.

باز هم ادامه دارد!

Labels: , , , , ,

+ | Balatarin Delicious Twitter FriendFeed | | 0 خاطره