● هفت خوان رستم!
گویا طی کردن مراحل استخدام در دستگاههای دولتی از گذشتن از هفت خوان رستم هم سخت تره! مراحلی کشدار و خسته کننده که خیلیهاش اصلاً ربطی به تخصص و مهارت شما و کاری که بعداً قراره انجام بدید، نداره!
اول باید توی امتحان عمومی_تخصصی کتبی قبول بشید. امتحانی که تنها درصد کمی از شرکت کنندگان پذیرفته می شن ( چیزی حدود 20 درصد یا کمتر ). تازه شرکت تو امتحان هم خودش کلی پیش شرط داره!
بعد از قبولی در امتحان کتبی ( حدود 2 ماه بعد ) از شما دعوت می شود که برای انجام مصاحبه علمی، تشریف ببرید محل مورد نظر. توی این دو ماه شما کاملاً بلاتکلیف هستید! چون اصلاً معلوم نیست که بقیه مراحلو بتونید با موفقیت پشت سر بگذارید و استخدام بشید. برای مصاحبه هم معمولاً سه، چهارنفر نشستن و شما رو به رگبار سؤال می بندن! همینطوری که دارید با خودتون کلنجار می رید که بتونید به طرف درست حالی کنید که مثلاً فرق بین برآوردکننده blue با برآوردکننده ماکسیمم درستنمایی چیه، یهو یکی دیگه شون می پرسه: " وظیفه شورای نگهبان چیست؟! " اینجاست که بر و بر به یارو نگاه می کنید و هر چی به ذهن مبارک فشار وارد می کنید، یادتون نمیاد وظیفه این ارگان مهم! چیه.
حتی بعد از این مرحله هم هیچ کس به شما نمی گه که باید امیدوار باشید یا نه و دوباره همینطور بلاتکلیف هستید تا دو ماه دیگه که بهتون تلفن می کنن و می گن که یکسری مدارک و اسامی چند نفر معرف رو براشون ببرید.
بعد از تحویل مدارک، چند هفته ای طول می کشه تا برای تحقیق برن نزد همسایه و دوست و آشنا. توصیه می کنم کسانی رو معرف قرار بدید که اطلاع کامل از بیوگرافی، شغل پدر و مادر، نماز خوندن، احیاناً مسجد رفتن، شرکت شما در مراسم مذهبی و سر و وضع شما هنگام بیرون رفتن داشته باشند ( تفتیش عقاید در روز روشن!!! ).
اگر سو ء سابقه ای، چیزی پیدا نکردن، از شما دعوت می کنن که برای انجام امر مقدس گزینش! به هسته گزینش مراجعه نمایید. اونجا هم که دیگه روشنه چه سؤالایی می پرسن: نماز، وضو، ولایت فقیه، راهپیمایی، نماز جمعه و ... . اگر در این مرحله به عنوان محارب و مفسد فی الارض! شناخته نشدید، می تونید خوشحال باشید، چون تقریباً استخدام شدید.
مرحله بعد انجام معاینات پزشکی است. آزمایش اعتیاد ( نمی دونم اعتیاد به اینترنت و وبگردی رو هم شامل می شه یا نه! )، ایدز، معاینه چشم و گوش و ... . اگر معتاد نبودید و ایدز یا بیماری خطرناک دیگری نداشتید، به صورت رسمی، پیمانی، قراردادی یا آزمایشی استخدام خواهید شد و باید به خاطر عبور از این خوانهای صعب العبور به دوستانتون شیرینی بدید!!!
پ.ن 1:
1. قضیه: همه مراحل بالا می تواند در یک مرحله خلاصه شود اگر وتنها اگر از داشتن نعمت " بند پ " برخوردار باشید. اثبات این قضیه به عنوان تمرین به خواننده واگذار می شود. (اثرات آنالیز خوندنو حال می کنید! ).
2. اگه خدا بخواد و اتفاق خاصی هم نیفته، من احتمالاً باید تا چند وقت دیگه شیرینی بدم!
پ.ن 2:
منم دلم خوشه ها! تو مملکتی که جون آدما هیچ ارزشی نداره مسلماً اشتغال جوونا هیچ جایگاهی نخواهد داشت! نمی دونم کسی فکر می کرد که یه روز واژه شهید وسیله ای بشه برای بستن دهان مردم!
اول باید توی امتحان عمومی_تخصصی کتبی قبول بشید. امتحانی که تنها درصد کمی از شرکت کنندگان پذیرفته می شن ( چیزی حدود 20 درصد یا کمتر ). تازه شرکت تو امتحان هم خودش کلی پیش شرط داره!
بعد از قبولی در امتحان کتبی ( حدود 2 ماه بعد ) از شما دعوت می شود که برای انجام مصاحبه علمی، تشریف ببرید محل مورد نظر. توی این دو ماه شما کاملاً بلاتکلیف هستید! چون اصلاً معلوم نیست که بقیه مراحلو بتونید با موفقیت پشت سر بگذارید و استخدام بشید. برای مصاحبه هم معمولاً سه، چهارنفر نشستن و شما رو به رگبار سؤال می بندن! همینطوری که دارید با خودتون کلنجار می رید که بتونید به طرف درست حالی کنید که مثلاً فرق بین برآوردکننده blue با برآوردکننده ماکسیمم درستنمایی چیه، یهو یکی دیگه شون می پرسه: " وظیفه شورای نگهبان چیست؟! " اینجاست که بر و بر به یارو نگاه می کنید و هر چی به ذهن مبارک فشار وارد می کنید، یادتون نمیاد وظیفه این ارگان مهم! چیه.
حتی بعد از این مرحله هم هیچ کس به شما نمی گه که باید امیدوار باشید یا نه و دوباره همینطور بلاتکلیف هستید تا دو ماه دیگه که بهتون تلفن می کنن و می گن که یکسری مدارک و اسامی چند نفر معرف رو براشون ببرید.
بعد از تحویل مدارک، چند هفته ای طول می کشه تا برای تحقیق برن نزد همسایه و دوست و آشنا. توصیه می کنم کسانی رو معرف قرار بدید که اطلاع کامل از بیوگرافی، شغل پدر و مادر، نماز خوندن، احیاناً مسجد رفتن، شرکت شما در مراسم مذهبی و سر و وضع شما هنگام بیرون رفتن داشته باشند ( تفتیش عقاید در روز روشن!!! ).
اگر سو ء سابقه ای، چیزی پیدا نکردن، از شما دعوت می کنن که برای انجام امر مقدس گزینش! به هسته گزینش مراجعه نمایید. اونجا هم که دیگه روشنه چه سؤالایی می پرسن: نماز، وضو، ولایت فقیه، راهپیمایی، نماز جمعه و ... . اگر در این مرحله به عنوان محارب و مفسد فی الارض! شناخته نشدید، می تونید خوشحال باشید، چون تقریباً استخدام شدید.
مرحله بعد انجام معاینات پزشکی است. آزمایش اعتیاد ( نمی دونم اعتیاد به اینترنت و وبگردی رو هم شامل می شه یا نه! )، ایدز، معاینه چشم و گوش و ... . اگر معتاد نبودید و ایدز یا بیماری خطرناک دیگری نداشتید، به صورت رسمی، پیمانی، قراردادی یا آزمایشی استخدام خواهید شد و باید به خاطر عبور از این خوانهای صعب العبور به دوستانتون شیرینی بدید!!!
پ.ن 1:
1. قضیه: همه مراحل بالا می تواند در یک مرحله خلاصه شود اگر وتنها اگر از داشتن نعمت " بند پ " برخوردار باشید. اثبات این قضیه به عنوان تمرین به خواننده واگذار می شود. (اثرات آنالیز خوندنو حال می کنید! ).
2. اگه خدا بخواد و اتفاق خاصی هم نیفته، من احتمالاً باید تا چند وقت دیگه شیرینی بدم!
پ.ن 2:
منم دلم خوشه ها! تو مملکتی که جون آدما هیچ ارزشی نداره مسلماً اشتغال جوونا هیچ جایگاهی نخواهد داشت! نمی دونم کسی فکر می کرد که یه روز واژه شهید وسیله ای بشه برای بستن دهان مردم!
