● همینجوری‌های یک روز تعطیل

اول: عید شما مبارک.

دوم: خیلی ممنونم از همه دوستانی که لطف کردن و در این مورد نظر دادن. کمک زیادی بود در تصمیم‌گیری. از خیلی‌های دیگه هم نظر خواستم. نزدیک به 90 درصد افراد مخالف بودن! خوبه حالا من میخوام سختی‌هاشو بکشم! ظاهراً از نظر خیلی‌ها تو این سن و سال شوورداری و بچه‌داری مقدم است بر هر کاری و به منزله جهاد در راه خدا می‌باشد! ما هم اطاعت کردیم. فقط پیشنهاد دهندگان یه لطفی کنن این دو قلمو آماده کنن برا من بی‌زحمت! P:

سوم: این وبلاگ مشکوک به لو رفتن می‌باشد. لذا تا حصول اطمینان از عدم وقوع این امر، کمی دست به عصا می‌شویم. بی‌تا و ماندانا کم بودن یکی دیگه هم اضافه شد! P: مگه من چقدر می‌تونم خود سانسوری کنم؟!

چهارم: پنجشنبه‌ای گفتیم بعد یه قرنی بریم سینما. بعد که اسامی فیلما رو گرفتیم دیدیم محض رضای خدا یه فیلم هم وجود نداره که ارزش دیدن داشته باشه. عشقولانه هم که نداریم بریم باهاش لاو بترکونیم. هوا هم که سرده نمیشه رفت تو پارک نشست. هیچ کس هم که ما رو مهمونی دعوت نمی‌کنه. مسافرت هم که فعلاً تعطیله. پس میشه بفرمایید ما برای تفریح چه غلطی می‌تونیم بکنیم؟! خداییش مملکته داریم؟!

پنجم: حذف شد!

Labels: , ,

+ | Balatarin Delicious Twitter FriendFeed | | 0 خاطره