● Blindness

کوری فیلم بدی نبود. این را به نسبت فیلم‌هایی می‌گویم که از روی رمان‌ها ساخته می‌شوند و اغلب فیلم‌های خوبی نیستند. با این همه به نظر من فیلم هنوز نتوانسته ظرافت‌ها و نکات کتاب را به نمایش بگذارد. ساراماگو آنقدر هنرمندانه صحنه‌های آسایشگاه (قرنطینه) را به تصویر کشیده که خواننده با تمام وجود، کثافت و هرج و مرج و گرسنگی و درماندگی ساکنین آن را حس می‌کند (در مورد کتاب) ولی فرناندو میرلس هرگز نتوانسته این‌همه نکبت را به شکلی تأثیرگذار به بیننده منتقل کند.
جولین مور با آن قیافه مظلومش انتخاب خوبی بود برای ایفای نقش همسر دکتر چشم پزشک. بعضی جاها حال آدم بد می‌شد از این‌همه صبر و تحمل و گاهی فداکاری! به نظرم زن ِ کتاب قابل تحمل‌تر بود از زن ِ فیلم! ولی انصافاً خانم مور خیلی خوب از پس نقش برآمده بود. خیلی بهتر از سایر بازیگران.
کارگردان تلاش بسیاری کرده که به کتاب وفادار بماند. تا حدود زیادی هم در این امر موفق بوده است. هر چند بعضی از صحنه‌ها که در کتاب طولانی‌تر بودند، در فیلم خیلی کوتاه‌تر و به شکل گذری نمایش داده شده‌اند (مثل صحنه غذا برداشتن ِ همسر پزشک از انبار فروشگاهی که هنوز دست نابینایان به آن نرسیده بود). ولی می‌توانم بگویم که سکانس‌های ابتدایی فیلم (یعنی قبل از قرنطینه) کاملاً منطبق بر روایت کتاب هستند.
رویهم رفته توصیه می‌کنم اول کتاب را بخوانید بعد فیلم را ببینید. جان گرفتن شخصیت‌های داستان، کسانی که ذهنی و انتزاعی بوده‌اند هم برای خودش عالمی دارد. ولی اگر کتاب را نخوانده باشید شاید فیلم چندان برایتان جذابیت نداشته باشد.

Labels:

+ | Balatarin Delicious Twitter FriendFeed | | 0 خاطره