● مثلاً بهارانه
الان بهارانه نوشتن مثل نون بیات خوردن میمونه! ولی خب چیکار کنیم دیگه، اشکالی نداره D: سال نو بر همه مبارک باشه. امیدوارم سال خوب و در مجموع مثبتی رو در پیش رو داشته باشیم و به آرزوهای قشنگمون برسیم D:
نمیدونم هنوز هم عید برای بچهها همون طعم و رنگ دوران بچگی ما رو داره یا نه، ولی خیلی وقته که برای ما اتفاق خاصی نیست متأسفانه! فقط چند روز تعطیلی فرصت مناسبیه برای استراحت (اگر بشه البته!) و احیاناً مسافرت. ما که امسال دوباره رفتیم جنوب، بندرعباس. نمیشه که ما بریم بندر و بهمون خوش نگذره، بسکه اونجا آدمای دور و برمون شاد و شنگول و بیخیال و ریلکسن! واقعاً خوش به حالشون که میتونن از زندگیشون لذت ببرن. زندگی تو شهرهای کوچک، هیچی که نداشته باشه حداقل آرامش و فراق خیال داره. ما بدجوری عادت کردیم به بدو بدو و هول و ولا و آخرش هم به هیچ جا نرسیدن. اصلاً حرکاتمون شتاب غیرعادی داره بسکه همیشه در حال، دور از جون شما، سگ دو زدن هستیم! بگذریم!
بعد از برگشتنم، سر کار بودیم و کار و کار و یکی دو روزی هم الواتی! دریغ از یک خط کتاب خوندن یا فیلم دیدن یا حتی وبگردی! این چند روز پایانی تعطیلات هم که برامون برنامه ریختن بابت عیددیدنیهای قضا شده! خلاصه اینکه من همیشه گفتم حالا هم میگم: توی تعطیلات نوروز هیچ کار خاصی نمیشه کرد! الکی نباید واسهش برنامه ریخت! این هم توجیه D: