● لب بر تیغ در دو قدم اینور خط!
اصولاً اعتیاد چیز بدی است. آدم رو گرفتار میکنه! مواد هم که به موقع نرسه دیگه واویلا! حالا چه اعتیاد به مواد مخدر چه اعتیاد به اینترنت! از اونجایی که دقیقاً، یعنی دقیقاًها، همون موقعی باید حجم اینترنت ما تموم بشه که فرداش تعطیله و هیچ راهی هم برای شارژش وجود نداره، لذا برای اینکه بیش از حد تو خماری نمونیم و هی بدن درد نکشیم، به مواد دیگهای که گرچه ضعیفتر هستن ولی بازم خوب جواب میدن، باید رجوع کنیم! به کتاب! بله! توفیق اجباری نصیبمون شد که یکی، دوتا از کتابایی رو که از نمایشگاه گرفته بودیم، بخونیم.
دو قدم اینور خط
" زمان مگر چیست؟ خطی قراردادی که یکطرفش گذشته است و آنقدر میرود و میرود تا به تاریکی برسد. طرف دیگرش هم آینده است که باز دو سه قدم جلوتر میرسد به تاریکی. خُب همه اینجوری راضی شدهایم و داریم زندگیمان را میکنیم.
بعضی وقتها میبینی یکی از ما از این خطها خارج میشویم. پایمان سُر میخورد اینور خط که میشود گذشته، یا یک قدم آنطرف خط به آینده میرویم".
اولین رمان احمد پوری، یک فانتزیِ ایرانیِ جالب و پُر کششه! از این نظر جالبه که انگار آدم توقع نداره با همچین ماجرایی روبهرو بشه! ماجرای سفر در زمان! سفر در زمان اگرچه الان دیگه یه موضوع تکراریه ولی همیشه برای من مختص فیلمها اونم از نوع خارجیش بوده. من نوع داخلیش رو، اونم متناسب با فرهنگ و منش خودمون، سراغ ندارم. البته برای سینما با امکانات و تواناییهایی که داره، نشون دادن همچین چیزایی خیلی راحته ولی برای یک نویسنده که فقط کلمات رو داره، ایجاد چنین فضایی و باورپذیر کردنش قطعاً سختتره، کاری که به نظر من احمد پوری خوب از عهدهش براومده.
دو قدم اینور خط یک رمان چند لایهس که علاوه بر سیر اصلی داستان، به حوادث تاریخی و اجتماعی گذشته و حال هم اشاراتی داره (مهمترینش قضیه حکومت ملی آذربایجان و پیشهوری) که حداقل برای من حاوی اطلاعات جالبی بود و البته ازاونجا که ما پوست و گوشتمون با سیاست عجینه، نمیشه از تاریخ حرف زد و سیاسی نشد!
و اما بخش ویژه این رمان برای من، قسمتهایی بود که در مورد آنا اخماتووا نوشته شده بود (کلاً باعث و بانی همه ماجراهای داستان، علاقه شخصیت اصلی به ایشونه!) . با اینکه شعر این خانوم، سالیانِ ساله که بر تارک وبلاگ ما میدرخشه ولی باید اعتراف کنم که چیز زیادی در موردش نمیدونستم! تنها مجموعه شعری که ازش دارم، با عنوان "خاطرهای در درونم است"، با ترجمه همین آقای پوری هستش. جالب بود برام که از بطن یه داستان، اطلاعات جالبی پیدا کنم در مورد زندگیِ شاعر وبلاگم! D:
در مورد خود رمان باید اضافه کنم که نثر روان و راحتی داره و روال داستان هم علیرغم موضوعش، خیلی سرراسته. شخصیتها به خوبی ساخته و پرداخته شدن هر چند که عموماً با آدمهای خیلی عمیق و پیچیدهای روبهرو نیستیم. فقط من خلأ چیزی رو در داستان احساس میکردم که آخرش برای خودم هم روشن نشد که چیه! در ضمن، با اینکه من چاپ ششم کتاب رو خوندم، ولی با تعجب زیاد دیدم که هنوز حاوی اشکالات تایپیه! با این حال اگر میخواین داستان متفاوتی بخونید، این کتاب پیشنهاد میشه.
دو قدم اینور خط- احمد پوری- نشر چشمه- 5000 تومان
لب بر تیغ
رمان "لب بر تیغ" رو به اعتبار نام نویسندهش از نمایشگاه گرفتم. به همین خاطر توقع داشتم که با یک رمان جالب طرف باشم. راستش وقتی کتاب رو شروع کردم و یه کم پیش رفتم، بدجوری جا خوردم! اصلاً فکرشو هم نمیکردم که با همچین نوشتهای طرف باشم! به نظر من "لب بر تیغ" چیزی بود در حد داستانهای عامهپسند و فیلمفارسیها و البته نه به اندازه اونها پُر کشش. یعنی داستان حتی مؤلفههای تبدیل شدن به این انواع رو هم نداشت! اصلاً برای من روشن نیست که چرا کسی مثل حسین سناپور باید چنین رمانی بنویسه!
علاوه بر اینکه رمان، داستان خیلی قابل توجهی نداره، به نظر من نثر مشخصی هم نداره! انگار هر بخش داره ساز خودشو میزنه! شاید البته آقای سناپور میخواسته به این شیوه هنر نویسندگیش رو به رخ بکشه و این ما غیرحرفهایها هستیم که خیلی متوجه ظرایف کار نمیشیم! شخصیتها هم اگرچه خیلی تیپیک هستن و مشابهشون رو زیاد تو فیلمها دیدیم، ولی باز هم شخصیتهایی گنگ و بلاتکلیف هستن (مثلاً برای من روشن نشد که چرا سمانه یهو از این رو به اون رو شد و یا سیروس پدر سمانه، اصلاً چه نوع شخصیتی داشت!).
در مجموع من حرف زیادی ندارم راجع به این رمان بزنم، فقط خیلی پیشنهادش نمیکنم. با این حال بر کسی پوشیده نیست که حسین سناپور استاد مسلم داستاننویسیه و حتماً دلیل و هدفی داشته از نوشتن این رمان. به علاوه اینکه هیچوقت هیچ نویسندهای نمیتونه سلیقه همه اقشار مخاطبینش رو به طور کامل پوشش بده و برای بهترین رمانها هم همواره منتقدینی وجود داشتن. در هر صورت از همین الان منتظر اثر بعدی ایشون هستیم و به احترام قلمشون، این اثر رو به فراموشی میسپاریم!
لب بر تیغ- حسین سناپور- نشر چشمه- 4000 تومان
دو قدم اینور خط
" زمان مگر چیست؟ خطی قراردادی که یکطرفش گذشته است و آنقدر میرود و میرود تا به تاریکی برسد. طرف دیگرش هم آینده است که باز دو سه قدم جلوتر میرسد به تاریکی. خُب همه اینجوری راضی شدهایم و داریم زندگیمان را میکنیم.
بعضی وقتها میبینی یکی از ما از این خطها خارج میشویم. پایمان سُر میخورد اینور خط که میشود گذشته، یا یک قدم آنطرف خط به آینده میرویم".
اولین رمان احمد پوری، یک فانتزیِ ایرانیِ جالب و پُر کششه! از این نظر جالبه که انگار آدم توقع نداره با همچین ماجرایی روبهرو بشه! ماجرای سفر در زمان! سفر در زمان اگرچه الان دیگه یه موضوع تکراریه ولی همیشه برای من مختص فیلمها اونم از نوع خارجیش بوده. من نوع داخلیش رو، اونم متناسب با فرهنگ و منش خودمون، سراغ ندارم. البته برای سینما با امکانات و تواناییهایی که داره، نشون دادن همچین چیزایی خیلی راحته ولی برای یک نویسنده که فقط کلمات رو داره، ایجاد چنین فضایی و باورپذیر کردنش قطعاً سختتره، کاری که به نظر من احمد پوری خوب از عهدهش براومده.
دو قدم اینور خط یک رمان چند لایهس که علاوه بر سیر اصلی داستان، به حوادث تاریخی و اجتماعی گذشته و حال هم اشاراتی داره (مهمترینش قضیه حکومت ملی آذربایجان و پیشهوری) که حداقل برای من حاوی اطلاعات جالبی بود و البته ازاونجا که ما پوست و گوشتمون با سیاست عجینه، نمیشه از تاریخ حرف زد و سیاسی نشد!
و اما بخش ویژه این رمان برای من، قسمتهایی بود که در مورد آنا اخماتووا نوشته شده بود (کلاً باعث و بانی همه ماجراهای داستان، علاقه شخصیت اصلی به ایشونه!) . با اینکه شعر این خانوم، سالیانِ ساله که بر تارک وبلاگ ما میدرخشه ولی باید اعتراف کنم که چیز زیادی در موردش نمیدونستم! تنها مجموعه شعری که ازش دارم، با عنوان "خاطرهای در درونم است"، با ترجمه همین آقای پوری هستش. جالب بود برام که از بطن یه داستان، اطلاعات جالبی پیدا کنم در مورد زندگیِ شاعر وبلاگم! D:
در مورد خود رمان باید اضافه کنم که نثر روان و راحتی داره و روال داستان هم علیرغم موضوعش، خیلی سرراسته. شخصیتها به خوبی ساخته و پرداخته شدن هر چند که عموماً با آدمهای خیلی عمیق و پیچیدهای روبهرو نیستیم. فقط من خلأ چیزی رو در داستان احساس میکردم که آخرش برای خودم هم روشن نشد که چیه! در ضمن، با اینکه من چاپ ششم کتاب رو خوندم، ولی با تعجب زیاد دیدم که هنوز حاوی اشکالات تایپیه! با این حال اگر میخواین داستان متفاوتی بخونید، این کتاب پیشنهاد میشه.
دو قدم اینور خط- احمد پوری- نشر چشمه- 5000 تومان
لب بر تیغ
رمان "لب بر تیغ" رو به اعتبار نام نویسندهش از نمایشگاه گرفتم. به همین خاطر توقع داشتم که با یک رمان جالب طرف باشم. راستش وقتی کتاب رو شروع کردم و یه کم پیش رفتم، بدجوری جا خوردم! اصلاً فکرشو هم نمیکردم که با همچین نوشتهای طرف باشم! به نظر من "لب بر تیغ" چیزی بود در حد داستانهای عامهپسند و فیلمفارسیها و البته نه به اندازه اونها پُر کشش. یعنی داستان حتی مؤلفههای تبدیل شدن به این انواع رو هم نداشت! اصلاً برای من روشن نیست که چرا کسی مثل حسین سناپور باید چنین رمانی بنویسه!
علاوه بر اینکه رمان، داستان خیلی قابل توجهی نداره، به نظر من نثر مشخصی هم نداره! انگار هر بخش داره ساز خودشو میزنه! شاید البته آقای سناپور میخواسته به این شیوه هنر نویسندگیش رو به رخ بکشه و این ما غیرحرفهایها هستیم که خیلی متوجه ظرایف کار نمیشیم! شخصیتها هم اگرچه خیلی تیپیک هستن و مشابهشون رو زیاد تو فیلمها دیدیم، ولی باز هم شخصیتهایی گنگ و بلاتکلیف هستن (مثلاً برای من روشن نشد که چرا سمانه یهو از این رو به اون رو شد و یا سیروس پدر سمانه، اصلاً چه نوع شخصیتی داشت!).
در مجموع من حرف زیادی ندارم راجع به این رمان بزنم، فقط خیلی پیشنهادش نمیکنم. با این حال بر کسی پوشیده نیست که حسین سناپور استاد مسلم داستاننویسیه و حتماً دلیل و هدفی داشته از نوشتن این رمان. به علاوه اینکه هیچوقت هیچ نویسندهای نمیتونه سلیقه همه اقشار مخاطبینش رو به طور کامل پوشش بده و برای بهترین رمانها هم همواره منتقدینی وجود داشتن. در هر صورت از همین الان منتظر اثر بعدی ایشون هستیم و به احترام قلمشون، این اثر رو به فراموشی میسپاریم!
لب بر تیغ- حسین سناپور- نشر چشمه- 4000 تومان
Labels: کتاب, معرفی کتاب