● گرفتاریهای یک آدم درمانده!
ناخواسته درگیر مسائلی شدم که اصلاً دوست نداشتم وارد اونها بشم! کلاً این زندگی اجتماعی کار سختیه! کلی انرژی میبره از آدم! من نمیدونم چرا مردم مسائلشون رو خودشون حل و فصل نمیکنن و بیخودی یکی دیگه رو میندازن وسط! کسی که نه سر پیازه و نه ته پیاز چرا باید بیاد قاطی مشکلات شما؟! عجب گرفتاری شدیما!
Labels: ارتباطات, دغدغههای ذهنی, روزمره, کار