» روزهای بیخاطره
خاطرهای در درونم است
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز:
برایم شادی است و اندوه
در چشمانم خیره شود اگر کسی
آن را خواهد دید
غمگینتر از آنی خواهد شد
که داستانی اندوهزا شنیده است
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیئی میکنند، بی آن که روح را از او برگیرند
تو نیز بدل به سنگی شدهای در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی
» آنا آخماتووا
چون سنگی سپید درون چاهی
سر ستیز با آن ندارم، توانش را نیز:
برایم شادی است و اندوه
در چشمانم خیره شود اگر کسی
آن را خواهد دید
غمگینتر از آنی خواهد شد
که داستانی اندوهزا شنیده است
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیئی میکنند، بی آن که روح را از او برگیرند
تو نیز بدل به سنگی شدهای در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی
» آنا آخماتووا
» خوراک
» لینکدونی
» بایگانی» خاطرهسازان
» آخرین نوشتهها
- ▪ چاقی، دومین معضل بزرگ بشریت!
- ▪ زندگیِ خالی
- ▪ خودِ واقعی و خودِ ایدهآلِ من!
- ▪ درباره کنسرت ارکستر موسیقی ملی ایران
- ▪ درباره سیزده 59
- ▪ لب بر تیغ در دو قدم اینور خط!
- ▪ درباره نمایش گلن گری گلن راس
- ▪ چشمها و عشقها!
- ▪ تراوشات یک ذهن درگیر!
- ▪ وقتی بزرگ میشویم