● درباره چند کتاب
قیدار- رضا امیرخانی
«قیدار»، روایت یک مقطع از زندگی مرد گاراژداری در دهه پنجاهه که ظاهراً قراره همه اخلاق و منش پهلوانی و فتوت رو یکجا داشته باشه. همونطوری که اسم این مرد یک اسم خاص و کمتر شنیده شدهایه، راه و رسم و منش و کردارش هم بسیار خاص و منحصر به فرد توصیف شده گیریم که با اغراق!
من با اینکه طرفدار پروپا قرص آثار امیرخانی هستم، ولی از این کتاب اصلاً خوشم نیومد، طوریکه یه عالمه طول کشید تا تونستم تمومش کنم! به نظرم کتاب علاوه بر اینکه نثر فخرفروشانهای داره، فضاش هم فضای ملموسی نیست (با توجه به اینکه در دهه پنجاه خود امیرخانی هم کودکی بیش نبوده، این ناملموسی خیلی هم دور از انتظار نیست!). قیدار هم مثل کاراکترهای سایر داستانهای امیرخانی، شخصیه که ثروت بسیار قابل ملاحظهای داره و افراد زیادی از خوان نعمت اون بهرهمند میشن. اصرار امیرخانی به خلق شخصیتهای ثروتمندِ مردمدارِ جوانمرد، اون هم تا این حد برای من قابل درک نیست و گاهی کمی هم لوسه (حتی اگر با توجه به شنیدهها خودش متعلق به این طبقه باشه) چون ثروتمندان جامعه ما به صورت تیپیک، چنین رفتار و شخصیتهایی ندارن! درضمن وجود شخصیتهای روحانی که به صورت اغراقآمیزی نفس حق دارن و تنها کسانی هستن که مورد احترام واقعی شخصیت اصلی قرار دارن هم داره توی داستانهای اون تکراری و غیرقابل باور میشه.
صدای خشدارِ سید زودتر از راه میرسد که:
-سلام علیکم قیدارِ من! منور کردی!
آقا دروغ میگوید انگار ... قیدار نیست که به اتاق نور میدهد. آقا است که با ورودش، گلِ قالی، عطرِ محمدی میپراکند و مرغِ قالی، حق، حق میگوید. قیدار بهسختی جلوِ پای آقا بلند میشود. سید گلپا، سرِ شانههای قیدار را میگیرد و نمیگذارد که او خم شود و دست ببوسد.
در مجموع «قیدار» کتابی نیست که من خوندنش رو به کسی توصیه کنم. خیلی دوستانه امیدوارم که آقای امیرخانی محافظهکاری و نوشتن از گذشتهها رو رها کنه و کمی از حال بنویسه. حتماً داستان ملموستر و جذابتری خواهد شد.
قیدار- نوشته رضاامیرخانی- نشر افق- 9000 تومان
عامهپسند- چارلز بوکفسکی
«عامهپسند» ترجمه رمان Pulp، یک فانتزی کمدی- کارآگاهی و یک رمان آمریکایی تمام عیاره! برای من مثل تماشای یک فیلم درجه دوی هالیوودی بود. استایل زندگی آمریکایی با همه بیقیدیها و حتی خشونتها در اون ملموس و مشهود بود. ترجمه روان و مناسب پیمان خاکسار هم در حس کردن فضاها و ارتباط با اونها کاملاً مؤثر بود.
داستان، در مورد کارآگاهی به نام بلان است که روی سه، چهارتا پروندهای کار میکنه که آخرش هم معلوم نمیشه چی بودن و چی شدن! کلاً همه چیز تو این کتاب یه حالت مسخره و مضحک و خندهدار داره، از شخصیتها گرفته تا بقیه چیزها. درضمن آدمها در اون طوری توصیف شدن که از هر چی آدمه حالت بههم میخوره! با این حال برای من که اولین بار بود اثری از بوکفسکی میخوندم، خوندن این اثر خالی از لطف نبود هرچند که بهطور کلی چیز خاصی هم برای گفتن نداشت. در حقیقت نثر بیقید این کتاب و جنبه طنزآمیز اون بود که منو جذب کرد. «عامهپسند» آخرین رمان چارلز بوکفسکی هستش و چندماهی بعد از انتشار این کتاب درگذشته.
عامهپسند- نوشته چارلز بوکفسکی- ترجمه پیمان خاکسار- نشر چشمه- 5200 تومان
مرگ کسب و کار من است- روبر مرل
«مرگ کسب و کار من است» با ترجمه عالیِ احمد شاملو، یک رمان بینظیره! داستان در مورد زندگی یک افسر اساس به نام رودلف لانگ هستش از دوران کودکی تا زمان دادگاه نورنبرگ که با توجه به توضیح مترجم، میتونه داستان واقعی زندگی "رودلف فرانتس هوس" از افسران ارشد اساس باشه. بنابراین ما با یک داستان (زندگینامه) تاریخی مواجهیم که تاریخ ننگآور و سراسر ددمنشی آلمان نازی رو روایت میکنه.
در طول خوندن این کتاب، بارها آرزو کردم که ادعای احمدینژاد در مورد واقعی نبودن هولوکاست راست باشه و چنین تاریخ وحشیانهای به پای انسان نوشته نشده باشه! راوی ماجرا، اول شخصه و روایت خونسردانهی او از جنایاتی که انجام میداده، حس اشمئزاز و بیزاری رو تشدید میکنه! کاش حداقل راوی، اول شخص انتخاب نمیشد!
در بعضی از قسمتهای داستان، یعنی همون جاهایی که در مورد کیفیت عملکرد اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی بود، حال واقعاً بدی پیدا کرده بودم و با خودم میگفتم چطور ملتی که خود قربانی مخوفترین نوع نژادپرستی بوده حالا میتونه یکی از بیرحمترین اقوام نژادپرست باشه!
روند هیجانانگیز و به دور از سکون این رمان 440 صفحهای، نشان از چیرهدستی نویسنده اون داره که ترجمه مترجمی توانمند اونو تکمیل کرده. توصیه میکنم حتماً قبل از خوندن کتاب، مقدمه مترجم رو بخونید. حرفهای زیادی برای گفتن داره.
مرگ کسب و کار من است- نوشته روبر مرل- ترجمه احمد شاملو- مؤسسه انتشارات نگاه- 9000 تومان
Labels: ادبیات, معرفی کتاب