● به خدا این حرف‌ها ژست روشنفکری نیست!

این پایینِ بلوکمون یه هیأت زدن، شبا صداش از پنجره میاد. یعنی طوری میاد که انگار نشستی تو هیأت! بعد منی که امسال اینقدر دل‌نازک شدم و هی پقی می‌زنم زیر گریه، از این صداها و فریادها و روضه‌ها نه تنها گریه‌م نمی‌گیره، بلکه معترض هم میشم! به نظر من اینا شأن عزاداری امام حسین رو پایین آوردن. بابا قبلاً کی اینطوری عزاداری می‌کردن؟! من با این هزار سال عمری که از خدا گرفتم خودم شاهد بودم که قبلاً اینطوری نبود. حداقلش این بود که مداح خوش صدا بود. اینا چیه هی به‌طور آزاردهنده‌ای میرن روی اعصاب آدم؟! اصلاً همین الانشم که عزاداری‌های توی حرم رو از کربلا پخش می‌کنن، خبری از این اداو اطوارا نیست. دروغ میگم؟!
حالا ایناش هیچی، هر چند متر به چند متر برداشتن هیأت‌های مستقل زدن بعد هم اومدن برای رونق هیأت‌شون تبلیغ کردن که مثلاً فلان هیأت از ساعت فلان تا فلان به صرف شام! آخه این زشت نیست؟! عزاداریه یا مهمونی؟! خب اگه نگرانی از بابت تعداد دارن، هر دو، سه تا هیأت رو یکی کنن یا جمع شن جلوی مسجد که بهتر هم هست. ولی جمع نمیشن چون بعد برای انتخاب سخنران و مداح با هم اختلاف پیدا می‌کنن. اینجا هم که می‌دونید ماشالا همه فقط خودشونو قبول دارن و لاغیر! 
حالا من نمیخوام دیگه زیاد وارد جزئیات بشم که خب اونم صحیح نیست ولی در کل به نظر من تأثیر یک فیلم، تئاتر، تعزیه و یا سریال خوب، خیلی بیشتر و بهتر از هزار شب عزاداری‌های این مدلیه، همونطوری که سریال «شب دهم» بود یا مثلاً «مختارنامه». تازه بی‌راه نگفتم اگر بگم که مجلس‌های عزاداری زنانه، هم سخنرانان باسوادتری داره و هم مداحان مؤدب‌تری. 

Labels:

+ | Balatarin Delicious Twitter FriendFeed | | 0 خاطره