● حواشی کنسرت دیدار علیرضا قربانی
خب از اونجایی که کنسرتی با طنین صدای استاد، نیازی به شرح و تفصیل نداره، من فقط به ذکر حواشی بسنده میکنم که یحتمل جذابتر هم هست! ;)
- هنوز صندلیهای سالن بهطور کامل پر نشده بود که برنامه با یه تأخیر ده دقیقهای شروع شد. ولی بعد از اجرای اولین یا دومین کار بود که از استاد خواستن برنامه رو قطع کنه تا اونایی که پشت درهای بسته مونده بودن بیان تو! جمعیت زیادی هم بودن!!!
- علیرضا قربانی متأسفانه به شدت بیمار بود! و بین برنامهها مرتب سرفه میکرد (حالا جزئیات بیشترش بماند ;)). احتمالاً به زور انواع دارو و پنیسیلین و اینا سرپا بود که البته خیلی هم مؤثر نبودن! بابت عذرخواهی فرمودن که "از اینکه صدای خسته و مریض منو تحمل میکنید متشکرم" که خستهش رو نفهمیدیم از چه بابت گفتن ;)
- شعر زیبای فریدون مشیری با مطلع "تو كیستی، كه من اینگونه بیتو بیتابم؟ / شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم" و با صدای تأثیرگذار و مردافکنِ (!!!) استاد رسماً ما رو کشت! واقعاً زیبا و بینظیر بود، بهخصوص اونجا که میگه "ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند / هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه / كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست". حرف نداشت.
- ایشون شعر "هیچستان" سهراب سپهری رو هم اجرا کردن ولی با همه زیبایی این اجرا، باید بگم که من اجرای استاد شهرام ناظری رو بر این شعر بیشتر دوست داشتم.
- چند نفر از نوازندگان، در بخش دوم وارد صحنه شدن. یعنی بخش اول با نوازندگان کمتری اجرا شد. در مورد گروه، من چون صاحبنظر نیستم نمیتونم چیز خاصی بگم ولی به عنوان یک مخاطب عام، کار این گروه رو زیاد نپسندیدم.
- صدای علیرضا قربانی، حتی با وجود بیماری، آدم رو منقلب میکنه! چی هست تو این صدا؟!
- در پایان، هیچکدوم از درخواستهای تماشاچیان اجابت نشد و به جای اونا، تصنیف "مست و خراب" که از اجراهای فستیوال فرانسه همراه با خانم "دورصاف حمدانی"و آهنگسازی همین علی قمصری بود، اجرا شد.
- سالن میلادِ نمایشگاه اصلاً مناسب برگزاری کنسرت نیست. بهخصوص ردیفهای پایین که اختلاف سطح هم ندارن و به همین خاطر سن هم به درستی دیده نمیشه. حالا گیریم که ما قد کوتاه، نباید یه حداقل شیبی بین ردیفها وجود داشته باشه؟!!!
- علاوه بر مشکل صندلیها، صدابرداری هم بههیچ وجه قابل قبول نبود. در مورد نور هم که چه عرض کنم؟! وسط برنامه یکی رفته بود بالا رو سقفِ سن اینور اونور میرفت و پروژکتورها رو دستکاری میکرد! تمرکز ما رو که به هم زد هیچ، هر آن بیم این میرفت که یه چیزی از اون بالا سقوط میکنه! چه وضعشه آخه؟!!!
- آخر هم اینکه قبل از اجرا فکر میکردیم حالا چقدر گریه خواهیم کرد! گریه که نکردیم هیچ، کلی هم خندیدیم!!! از دست این خوانندهی جذابِ متینِ بامزهی سرماخورده!