● اندر مصائب بزرگسالی!

خیلی قبل‌ترها، وقتی هنوز دوره‌ی خام جوونی رو می‌گذروندم، بعضی رفتارهای خارجی‌ها خیلی برام عجیب بود. یکی از اون رفتارها این بود که بچه‌هاشون رو تا یه سن معینی پیش خودشون نگه می‌داشتن و بچه به‌طور طبیعی بعد از اون سن باید از خانواده جدا می‌شد (البته بعدها فهمیدم که اگه کسی نخواد بره هم هیچکس مجبورش نمی‌کنه به رفتن). اون‌وقت‌ها فکر می‌کردم این رفتار، مهمترین جلوه‌ی بی‌عاطفگی غربی‌هاست!
ولی الان نه تنها نظرم نسبت به این موضوع عوض شده، بلکه کلا این روند به نظرم خیلی عادی‌تر و منطبق بر طبیعته و دقیقا کاری که ما می‌کنیم اشتباه‌ست. آدم‌ها باید بعد از یک سنی برن سی خودشون. زندگی با پدر و مادر و خواهر و برادر، وقتی همه بزرگ هستن و هر کس سلیقه‌ای و عقیده‌ای داره، گاهی مشکل‌آفرین میشه. یعنی می‌خوام بگم کلا به صلاح نیست. 
متأسفانه در خیلی از خانواده‌های ایرانی، جدایی از خانواده فقط از طریق ازدواج میسره، به‌خصوص اگر شهر دانشگاه یا محل کار همون شهری باشه که والدین هستن. من الان چند ساله که می‌تونم یک زندگی متوسط خوب جدای از خانواده داشته باشم ولی هروقت حتی یک اشاره به این موضوع می‌کنم همه چپ‌‌چپ نگاهم می‌کنن و ناراحت میشن و میگن اصلا فکرشو هم نکن! اینی که آدم‌ها به استقلال احتیاج دارن، استقلالی که حتی ممکنه سختی‌های زیادی رو هم به‌همراه داشته باشه، یک موضوع لوکس و فانتزی و غیر قابل بحثه. این مسلمه که آدم خانواده‌شو از هر کسی و هر چیزی تو این دنیا بیشتر دوست داره ولی این دوست داشتن دلیل نمیشه برای گهگاهی خسته نشدن!
بعد آدم چیزی شبیه وسواس پیدا میکنه نسبت به اتفاق‌های اطرافش و حرص می‌خوره، حتی اتفاق‌های کوچیک، چیزهایی که دلت میخواد نادیده بگیریشون ولی ناخواسته آزارت میدن، چون یک طرف مغزت هی داره شرایطت رو مقایسه می‌کنه با تصوری که از مستقل زندگی کردن داری. اینجوری میشه که بیزار میشی از ‌بهم ریختگی خونه، خسته میشی از نظافت کردنش، حساس میشی نسبت به دست زدن دیگران به وسایل‌ات، ناراحت میشی از خاموش شدن چراغ وقتی دلت میخواد کتاب بخونی ولی اون یکی میخواد بخوابه، حتی لج‌ات می‌گیره وقتی عجله داری و میخوای بری حموم و می‌بینی پره! آره، حتی همین چیزهای ساده. 
با روندی که ما داریم پیش میریم، فرهنگمون نیاز به تغییرات زیادی داره که متأسفانه بستر این تغییر به‌هیچ وجه مهیا نیست. چیزایی که ذهن خیلی از ماها رو به خودش مشغول کرده، چیزایی هستن که در بسیاری از کشورها، حتی کشورهای سنت‌گرایی مثل ژاپن یا حل شدن یا دارن حل میشن. مشکلات ما مشکلات لاینحلی نیست ولی با این وضع، حل شدنشون به احتمال خیلی زیاد حداقل برای نسل ما در سطح یک آرزو باقی خواهد ماند.

Labels: , , , , ,

+ | Balatarin Delicious Twitter FriendFeed | | 0 خاطره